به گزارش روابط عمومی کانون فرهنگی الزهراء(س)، علیرضا کریمی نطنزیان مسئول کانون فرهنگی الزهرا(س) ز از حضور اعضای این کانون در راهپیمایی 22 بهمن همگام با سایر تشکلهای دینی و اقشار مختلف مردم خبر داد.
وی در این خصوص اظهار داشت: اعضای کانون این کانون با سردادن شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل در ساعت 10 صبح حرکت خود را به سمت مصلای شهر نطنز آغاز کردند و ضمن حمایت از حرکت انقلاب مردم مصر، خشم و انزجار خود را از جنایات استکبار جهانی و دخالتهای آنان در امور کشورهای اسلامی ابراز کرده و با مقام معظم رهبری و آرمانهای حضرت امام خمینی(ره) تجدید بیعت کردند.
به گزارش روابط عمومی کانون فرهنگی الزهرا(س)، همزمان با شب بیست و هشتم صفر مراسم رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و امام حسن مجتبی(ع) با همکاری هیئت امناء مسجد الزهراء (س) و کانون فرهنگی این مسجد برگزار شد.
در این مراسم حجت الاسلام طاحونی امام جمعه نطنز طی سخنانی به تبیین سیره پیامبر(ص) و امام حسن(ع) و ضرورت پیروی شایسته پیروان آن حضرت پرداخت.
در پایان این مراسم نیز برنامه سوگواری و مرثیه سرایی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان، علیرضا کریمی در گفتگو با مجتبی حاجی جمالی کارشناس تشکلهای دینی نطنز با اشاره به ضرورت بزرگداشت باشکوه ایام الله دهه فجر اظهار داشت: این کانون هر ساله با همکاری هیئت امناء مسجدالزهراء و پایگاه بسیج مقاومت امام جعفر صادق(ع) برنامه های متنوعی را جهت پاسداشت این ایام و زنده نگهداشتن آرمانهای حضرت امام(ره) و تبیین اهداف انقلاب اسلامی اجرا می نماید.
وی در خصوص برنامه های این کانون در ایام الله دهه فجر گفت: برگزاری جشن انقلاب، برگزاری مراسم بیست و هشتم صفر، برگزاری مراسم شهادت حضرت امام رضا(ع)، تهیه و توزیع ویژه نامه دهه فجر، برگزاری مسابقه حکمتهای نهج البلاغه، حضور در گلزار شهداء گمنام و تجدید بعیت با شهداء و نیز اجرای طرح روخوانی ،روانخوانی و مفاهیم سوره فجر تحت عنوان طرح قرآنی 89 با همکاری اداره تبلیغات اسلامی از اهم برنامه های این کانون در ایام الله دهه فجر است.
گفتنی است این گفتگو 28 دیماه انجام شد.
هنگام ساخت یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی اتفاقات جالب زیادی رخ میدهد که از دید دوربین سریال پنهان میماند، اما بازگویی آنها گاهی لذت دیدن فیلم یا سریال را دو چندان میکند.
سریال «مختارنامه» هم یکی از سریالهایی است که با توجه به 10 سالی که صرف ساخت آن شده، نکات حاشیهای و جذابی دارد.
مختار بعد از خروج از کوفه راهی مکه میشود. مکه جایی است که در آن آل زبیر حکومت میکنند. اگر سریال امام علی(ع) را به یاد داشته باشید، در آن عبدالله بن زبیر فرزند بزرگ سیفالاسلام زبیر حضور داشت که نقش او را مرحوم منصور والامقام ایفا میکرد.نقش عبدالله بن زبیر را هم اکبر سنگی بازی میکرد.
حالا بعد از گذشت سالها از آن مقطع تاریخی، در «مختارنامه» ایفای نقش عبدالله بن زبیر به رضا کیانیان سپرده شده است. بازیگری که با آغاز بازیاش از قسمت دوازدهم سریال «مختارنامه»، فضای کلی سریال نیز تاحدودی متاثر از این بازی شد.
مختار تصور میکند آل زبیر به دلیل دشمنی با بنیامیه میتوانند متحد خوبی برای او باشند، اما وقتی به مکه میرسد، مشاهدههایش از این حکومت و حاکم آن عبدالله بن زبیر همه تصویرهای ذهنی او را به هم میریزد.
آل زبیر با تکیه بر ثروت فراوان خود، حکومتی پرزرق و برق برای خودشان راه انداختهاند و کعبه را با طلا زینت دادهاند. حکومت اشرافی آنها جلوههای مختلفی دارد که یکی از آنها نیز تختی است که از آسمان به زمین میآید.
این تخت که توجه هر تازه واردی را به خود جلب میکند، تعبیری از تخت سلیمان است و عبدالله آن را اصطلاحا بومیسازی کرده است!
شاید این تخت با آن ظاهر و هیبت برای شما هم جذاب و سئوال برانگیز بوده است. مکانی که این تخت در آن قرار گرفته،دار العماره مکه است.
بنای دارالعماره مکه درست در همان جایی ساخته شد که دارالعماره کوفه ساخته شده است. یعنی بعد از پایان فیلمبرداری بخشهای مربوط به دارالعماره کوفه، این بنا تغییر شکل پیدا کرد و به دارالعماره مکه تبدیل شد. ارتفاع این محل از بالا تا کف زمین چیزی حدود هشت متر بود.
تخت به چهار طناب ضخیم از جنس کنف وصل بود که در بالا به یک سیم بکسل وصل میشد. در عالم واقعیت احتمالا این طنابها توسط چندین کارگر کشیده میشد تا تخت عبدالله پایین و بالا برود، اما در سریال مختارنامه این کار به کمک ابزار برقی و مکانیکی اتفاق افتاد.
به این شکل که در پشت دیوارهای این بخش از کاخ، قرقرههای افقی و عمودی به موازات هم نصب شده بود که به یک الکترو موتور برقی که معمولا در ساختمانهای در حال ساخت برای بالا بردن مصالح از آن استفاده میشود، متصل بود.
یک وزنه تعادل نیز در همین مکان قرار داشت که وزن آن حدود 200 کیلو گرم بود. این وزن معادل وزن تخت و فردی بود که بر روی آن مینشست و هر بار که نیاز به حرکت دادن این تخت بود، با فشار دادن یک دکمه تخت بالا و پایین میشد.
این طنابها به شدت محکم بودند و بر اساس محاسبههای دقیق ساخته شده بودند تا خدای ناکرده، هنگام بالا و پایین شدن کیانیان را زمین نیندازند و موجب بروز حادثه برای او نشوند.
عبدالله بن زبیر تخت گردانی هم داشت که هنگام مذاکره بر روی آن میشست. در عالم واقعیت احتمالا این تخت توسط عدهای از خدمه کاخ گردانده میشد اما در سریال مختارنامه، تخت گردان مذکور بر روی گودال عمیقی ساخته شده بود که با ابزارهای مکانیکی در داخل زمین و حول یک محور، میتوانست افراد نشسته بر روی آن را بچرخاند.
تختهای عبدالله بن زبیر و نحوه کار کردن آنها همیشه یکی از جذابترین بخشهایی بود که افراد هنگام بازدید از پشت صحنه سریال «مختارنامه» به آن توجه میکردند.
مدیر روابط عمومی سریال «مختارنامه»
در ضلع غربى میدان هفتم تیر، چادرى برپا شده است. تن سرد آسفالت خیابان را با فرشهاى ماشینى دستباف مفروش کردهاند. گوشهاى از چادر سماور بزرگى روى میز گذاشته و به عزاداران چاى میدهند. طى سه روز نخست دهه محرم، داربست بالا میرود و چادر برزنتى بر پا میشود. بیش از ??? عزادار اقلیتهاى مذهبى مسیحى و زرتشتى، زیر چادر هیأت ثارالله گرد هم میآیند و در عزادارى سالار شهیدان به سینهزنى میپردازند.
«ادموند طوفانیان» یکى از مؤسسان و بانیان این تکیه میگوید: «در سالهاى گذشته، جوانان و نوجوانان ارمنى به اتفاق دوستان مسلمانشان به هیأتهاى مذهبى مسلمانان میرفتند. آنان در دستهها و تکایاى شیعیان سینهزنى میکردند و بسیارى از اعضاى هیأت نمیدانستند که جوان مسیحى کاتولیکى در کنارشان براى امام آنها سوگوارى میکند. در سال ???? باخبر شدیم که حدود چهارصد نفر از جوانان ارامنه در این مراسم شرکت میکنند. از همان سال بر آن شدیم هیأتى راه بیندازیم و خیل جوانان مسیحى علاقهمند به شیعیان و امامشان را گردهم آوریم».
وى در خصوص مشکلات این طرح میگوید: «ابتدا طرح ما موارد ابهام زیادى بین جامعه ارامنه و حتى مسلمانان به وجود آورد. پس از توجیه آنان در خصوص اهداف راهاندازى هیأت، تکیه ثارالله را در مرکز شهر برپا کردیم».
وى در خصوص استقبال مردم میافزاید: خیلى از مسلمانان پس از شنیدن این خبر خوشحال شده و براى تأسیس هیأت، تمایل نشان دادند». نکته جالب توجه در برگزارى مراسم عزادارى این هیأت، حضور واعظ مسلمان است. معمولاً وعاظى به این هیأت دعوت میشوند که به شرح فرهنگ عاشورا و اهداف انسانى امام حسین(ع) میپردازند. برگزارى مراسم، مانند مسلمانان است. مداح، نوحه میخواند و جمعیت زیادى که زیر چادر گرد هم آمدهاند، پس از سینهزنى، زمانى که میدان هفتم تیر در مرکز شهر ازدحام خود را از دست داده، به شکل دسته عزادار از چادر بیرون میآیند. جمعى از عزاداران در بیرون چادر به انتظار ایستادهاند. جوان بلندقامتى که علامت را به دوش میکشد، بىقرار دست بر طاق شالها میکشد. نوجوانان کتلها و پرچمها را برمیگیرند و چند گام پیشتر میایستند. هر سال بر تعداد مشتاقان امام حسین(ع) افزوده میشود. در این بین که جمعیت داخل چادر، سینهزنى و نوحهخوانى جمعى را آغاز کردهاند، با همآویى تکخوان از چادر بیرون میآیند و در صفوفى منظم راهشان را در خیابان بهار شیراز، مرکز اقلیتهاى دینى، پیش میگیرند. زنان نیز در پى دسته روانند و سینه زنان با هیأت حرکت میکنند. پس از مراجعت دسته به هیأت ثارالله عزاداران نذورات هموطنان مسیحىشان را میل میکنند.
طوفانیان در اینباره میگوید: «چاى، قند، برنج، گوشت و کلیه هزینههاى هیأت را مسیحیان علاقهمند به امام حسین(ع) نذر میکنند. از سال ???? نام هیأت را در لیست تکایاى عزادارى تهران ثبت کردهایم و هر سال بر تعداد عزاداران افزوده میشود. آمار پراکنده نشان از حضور جمعیت ??? نفره از ارامنه دارد».
مشک برداشت که سیراب کند دریا را
رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را
آب روشن شد وعکس قمر افتاد درآب
ماه می خواست که مهتاب کند دریا را
تشنه می خواست ببیند لب اورا دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را
کوفه شد علقمه،شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را
تا خجالت بکشد سرخ شود چهره ی آب
زخم می خورد که خوناب کند دریا را
ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا درآغوش خودش خواب کند دریا را
آب مهریه ی گل بود و الا خورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را
کاش روی دل خشکیده ی ما آن ساقی
عکسی از چشم خودش قاب کند دریا را
روی دست تو ندیده ست کسی دریا دل
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را
حمیدرضا برقعی
منبع: http://www.emamhossein.com
در این مراسم که جمعی از مسئولان نیز حضور داشتند، ابعاد نهضت عاشورا تبیین شد و سپس مداحان اهل بیت عصمت و طهارت به ذکر مصیبت قافله سالار کربلا و نوحه سرایی پرداختند.
روز عاشورا، در گیرودار جنگ، ابوثمامه صائدی وقتی دید وقت نماز ظهر فرا رسیده، نزد امام حسین علیه السلام رفت و به او عرض کرد:« یا اباعبدالله، جانم به فدایت! سپاه دشمن به تو نزدیک شده و به خدا سوگند من باید پیش از تو کشته شوم. اما دوست دارم قبل از اینکه خداوند را ملاقات کنم، نمازی را که اکنون وقتش رسیده، با تو خوانده باشم.»
امام حسین علیه السلام سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:« نماز را به یادم آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد. آری، وقت نماز است.» آنگاه فرمود:« به دشمن بگویید مهلتی بدهد تا ما نماز بگزاریم.»
حصین بن تمیم از سپاه کوفه گفت:« نماز شما قبول نیست.»
حبیب بن مظاهر پاسخ او را داد و جنگ تن به تنش با حصین، منجر به شهادتش شد.
زهیر بن قین و سعید بن عبدالله پیشاپیش امام علیه السلام ایستادند و امام با نیمی از اصحاب نماز خوف بهجا آوردند؛ در طول نماز، سپاه دشمن آن قدر نیزه به سوی آنان پرتاب کرد که به محض پایان نماز، سعید بن عبدالله بر زمین افتاد و به شهادت رسید.
راوی گفت چون لشکر ، آن حضرت را شهید کردند به جهت طمع ربودن لباس او بر جسد مقدس آن شهید مظلوم روی آوردند، پیراهن شریفش را اسحق (لعین) ابن حیوه حضرمی برداشت و بر تن پوشید و مبروض شد و موی سر و رویش ریخت، و در آن پیراهن زیاده از صد وت ده سوراخ تیر و نیزه و شمشیر بود.
عمامه آن حضرت را اخنس (لعین) ابن مرثد و به روایت دیگر جابرن یزید ازدی براشت و سر بست دیوانه یا مجذوم شد. و نعلین مبارکش را اسود (لعین) بن خالد ربود. و انگشتر آن حضرت را بحدل (لعین) بن سلیم با انگشت مبارکش قطع کرد و ربود. مختار به سزای این کار دستها و پاهای او را قطع نمود و گذاشت او در خون خود بلغطید تا به جهنم واصل گردید. و قطیفهء خز آن حضرت را قیس (لعین) بن اشعث برد و از این جهت او را قیس القطیفه نامیدند.
وایت شده که آن ملعون مجذوم شد و اهلبیت او از او کناره کردند و او را در مزابل افکندند و هنوز زنده بود که سگها گوشتش را میدریدند.
زره آن حضرت را عمر سعد (ملعون) برگرفت و وقتی که مختار او را بکشت آن زره را به قاتل او ابوعمره بخشید، و چنین مینماید که آن حضرت را دو زره بوده زیرا گفتهاند که زره دیگرش را مالک بن یسر ربود و دیوانه شد. و شمشیر آن حضرت را جمیع بن الخلق اودی، و به قولی اسود بن حنظله تمیمی، و به روایتی فلافس نهلشی برداشت، و این شمشیر غیر از ذوالفقار یا امثال خود از ذخایر نبوت و امامت مصون و محفوظ است.
مؤلف گوید که در کتب مقاتل ذکری از ربودن جامه و اسلحه سایر شهداء رضوان الله علیهم نشده لکن آنچه به نظر میرسد آن است که اجلاف کوفه ابقاء بر احدی نکردند و آنچه بر بدن آنها بود ربودند. ابن نما گفته که حکیم (لعین) بن طفیل جامه و اسلحه حضرت عباس علیه السلام را ربود.
ادامه مطلب ...روز عاشورا، در گیرودار جنگ، ابوثمامه صائدی وقتی دید وقت نماز ظهر فرا رسیده، نزد امام حسین علیه السلام رفت و به او عرض کرد:« یا اباعبدالله، جانم به فدایت! سپاه دشمن به تو نزدیک شده و به خدا سوگند من باید پیش از تو کشته شوم. اما دوست دارم قبل از اینکه خداوند را ملاقات کنم، نمازی را که اکنون وقتش رسیده، با تو خوانده باشم.»
امام حسین علیه السلام سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:« نماز را به یادم آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد. آری، وقت نماز است.» آنگاه فرمود:« به دشمن بگویید مهلتی بدهد تا ما نماز بگزاریم.»
حصین بن تمیم از سپاه کوفه گفت:« نماز شما قبول نیست.»
حبیب بن مظاهر پاسخ او را داد و جنگ تن به تنش با حصین، منجر به شهادتش شد.
زهیر بن قین و سعید بن عبدالله پیشاپیش امام علیه السلام ایستادند و امام با نیمی از اصحاب نماز خوف بهجا آوردند؛ در طول نماز، سپاه دشمن آن قدر نیزه به سوی آنان پرتاب کرد که به محض پایان نماز، سعید بن عبدالله بر زمین افتاد و به شهادت رسید.
پس همین که شب عاشورا نزدیک شد حضرت امام حسین علیه السلام اصحاب خود را جمع کرد، حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرموده که من در آن وقت مریض بودم با آن حال نزدیک شدم و گوش فرا داشتم تا پدرم چه میفرماید، شنیدم که با اصحاب خود گفت:
ثنا میکنم خداوند خود را به نیکوتر ثناها و حمد میکنم او را بر شدت و رخاء، ای پروردگار من سپاس میگذارم ترا بر اینکه ما را به تشریف نبوت تکریم فرمودی، و قرآن را تعلیم ما نمودی، و به معضلات دین ما را دانا کردی، و ما را گوش شنوا و دیده بینا و دل دانا عطا کردی، پس بگردان ما را از شکرگزاران خود.
پس فرمود:
اما بعد، همانا من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود نمیدانم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر ندانم، خداوند شما را جزای خیر دهد و الحال آگاه باشید که من گمان دیگر در حق این جماعت داشتم و ایشان را در طریق اطاعت و متابعت خود پنداشتم اکنون آن خیال دیگر گونه صورت بست لاجرم بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا بهر جانب که خواهید کوچ دهید و اکنون پرده شب شما را فرو گرفته شب را مطیه رهوار خود قرار دهید و بهر سو که خواهید بروید چه این جماعت مرا می جویند چون به من دست یابند بغیر من نپردازند.
ادامه مطلب ...