-کتاب خوب میخواهیم؛ سالم و مقوی
-رمزگشایی یک حقیقت تاریخی
-گنجینه ثروت بشری
-حرمان عظیم
-انس با کتاب؛ هر طور شده
-باید اعتراف کنیم
-به قلبم فشار میآید
-وظیفه ملی؛ واجب دینی
-کمکاریم
-اینها باقی میماند
-غذای سالم و مقوی؛ لطفاً
-اگر بىفرهنگ و تاریخ بودیم...
-سبد خرید خانوار
-کتابخانه را خریدیم
-کاغذ؛ صرفهجویی و بازیافت
-دلم سوخت
اندکى بعد از کوتاهمدت
-جای کتاب؛ هیچ چیز
-چند وظیفه بزرگ
-تولید و احیای کتابهای خوب
-بالاتر از اینها...
-کمیت بالا
-گستره نیازها و مسؤولیت دولت
-استثنا
-کتاب عملیاتی
-مزد بیشتر
-جوابی نداریم
-به اعتماد ما میآیند
-کتاب مقدس مهاجمان فرهنگی
-کتاب انقلاب
-این کتاب افسانه نیست
... کتاب یک غذاست؛ ... یک نوشیدنى روح است و چنانچه مقوّى باشد، روح را تقویت مىکند. ما که سفارش مىکنیم از این نوشیدنى بخورید، نوع نوشیدنى را معیّن نکردهایم. باید مواظب باشیم که مبادا نوشیدنى مسموم، خطرناک، فاسد، گندیده و مضر با رنگآمیزیهاى خیلى خوب، دست مردم داده شود... .
بیست و یکمین نمایشگاه کتاب تهران ،فردا، 11 اردیبهشت، با حضور بیش از 2500 ناشر داخلی و خارجی در مصلای تهران گشایش مییابد.
رهبر معظم انقلاب طی سالیان متمادی، در دیدارهای مختلف خود و پس از بازدید از نمایشگاههای بینالمللى کتاب تهران از اهمیت مقوله کتاب و کتابخوانی گفتهاند. مروری بر این بیانات راهنمای امروز و فردای مسئولان فرهنگی کشور و عموم علاقمندان است.
کتاب خوب میخواهیم؛ سالم و مقوی!
باید به فکر باشیم و دغدغهى نوع کتابهایى که تولید مىشود نیز در ما باشد. باید کتابِ خوب تولید شود. کتاب یک غذاست؛ یک غذاى روح است؛ یک نوشیدنى روح است و چنانچه مقوّى باشد، روح را تقویت مىکند. ما که سفارش مىکنیم از این نوشیدنى بخورید، نوع نوشیدنى را معیّن نکردهایم. باید مواظب باشیم که مبادا نوشیدنى مسموم، خطرناک، فاسد، گندیده و مضر با رنگآمیزیهاى خیلى خوب، دست مردم داده شود؛ بدون اینکه مردم بدانند. همانطور که اماکن و سازمانهاى ویژه، اگر ببینند غذایى فاسد به مردم فروخته مىشود، با تولید کننده مقابله مىکنند؛ اگر کتاب فاسدى هم به مردم داده مىشود، باید با آن مقابله شود. البته من اعتقاد ندارم که باید هر کتاب و نوشتهاى را که با سلیقهى خاصى نمىسازد و مضر بهنظر مىرسد، جلوش را بگیریم. لکن کتب و نوشتههایى هست که مضر بودنشان براى مردم، واضح است؛ یعنى ترویج فحشا و فساد و از این قبیل است که براى مردم زیانآور است، نباید اجازه بدهند که چنین کتب و نوشتههایى منتشر شود. اما بیشتر باید تلاش کرد که کتابهاى خوب، چاپ و منتشر شود.مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللى کتاب
21/02/1372رمزگشایی یک حقیقت تاریخی
کتاب، دروازهاى به سوى گسترهى دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکى از بهترین ابزارهاى کمال بشرى است. همه دستاوردهاى بشر در سراسر عمر جهان، تا آنجا که قابل کتابت بوده است، در میان نوشتههایى است که انسانها پدید آوردهاند و مىآورند. در این مجموعهى بىنظیر، آموزشهاى آسمانى، و درسهاى پیامبران به بشر، و دانشها و شناختهایى است که سعادت بشر بدون آگاهى از آن امکان پذیر نیست. کسى که با این دنیاى زیبا و زندگىبخش- دنیاى کتاب- ارتباط ندارد بىشک از مهمترین دستاورد انسانى و نیز از بیشترین معارف الهى و بشرى محروم است. براى یک ملت، خسارتى بزرگ است که افراد آن، با کتاب سر و کارى نداشته باشند و براى یک فرد، توفیق عظیمى است که با کتاب، مأنوس و همواره در حال بهرهگیرى از آن یعنى آموختن چیزهاى تازه باشد. با این دیدگاه، به روشنى مىتوان ارزش و مفهوم رمزى عمیق این حقیقت تاریخى را دریافت که اولین خطاب خداوند متعال به پیامبر گرامى اسلام(ص) این است که: "بخوان!" و در اولین سورهاى که بر آن فرستادهى عظیمالشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجلیل یاد شده است: "اقرأ و ربّکالأکرم، الذى علّم بالقلم".پیام به مناسبت آغاز هفتهى کتاب
04/10/1372گنجینه ثروت بشری
حقیقت آن است که کتاب یکى از ارزشمندترین فرآوردههاى بشرى و گنجینهى بزرگترین ثروتهاى بشر یعنى دانش و تحقیق است. دین و دنیاى بشر و جسم و جان انسان، به برکت کتاب تأمین و تغذیه مىشود و فرآیند کمال بشرى به وسیلهى کتاب تحقق مىیابد. کتاب، مادر تمدنها و نیز عصارهى آنها است، و بشر با پدید آوردن کتاب، درسهاى بىشمارى را که در کتاب تکوین بدو آموخته شده، گردمىآورد و در محیط بشرى، منتشر مىسازد و بدینگونه روزبهروز گنجینهى ثروت بشرى، غناى بیشتر مىیابد.پیام به مناسبت گردهمایى کتاب و کتابخانه
21/06/1374حرمان عظیم
در میان انسانها بسیارند کسانى که نه تنها بر این خزانهى لایزال چیزى نمىافزایند، بلکه از آن بهره نیز نمىبرند. بیسوادى یا بىمعرفتى نسبت به ارزش کتاب و بىرغبتى به بهره بردن از آن یا دسترسى نداشتن به آن، از عوامل این حرمان عظیم و این خسارت بزرگاند. نباید شک کرد در اینکه همینها نیز به نوبهى خود معلول عوامل اجتماعى و سیاسى و فرهنگى است. از این رو بىتردید باید گفت که کمرغبتى نسبى به مطالعهى کتاب در کشور ما نتیجهى کوتاهىهایى است که در دوران حاکمیت رژیمهاى فاسد و وابسته، در این مورد شده است. پس از پیروزى انقلاب آمار تولید و نشر و ضبط و خواندن کتاب در کشور ما بهطور چشمگیر بالا رفته است ولى آنچه اکنون داریم در برابر آنچه شایستهى ملت بزرگ و پرتوان و هوشمند ما است، بسى کم و ناچیز است.پیام به مناسبت گردهمایى کتاب و کتابخانه
21/06/1374انس با کتاب؛ هر طور شده!
مردم ما، با کتاب، بیش از آنچه که امروز انس دارند باید انس بگیرند. کتابخوانى چیزى است که براى یک ملت، فریضه است؛ واجب و لازم است. مردمى که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذکاوت و هوشیارى، تفاوت مىکنند با مردمى که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند. خوشبختانه کتاب زیاد است و کتابهاى زیادى چاپ مىشود. نمىخواهم عرض کنم همهى آنچه که چاپ مىشود، کتابهاى خوب و مفیدى است. نه؛ اى بسا کتابى چاپ مىشود و به بازار هم مىآید، اما کتاب مفیدى نیست. کتاب بىفایده و عاطل و باطلى است که اگر کسى نگاهش کند، از آن استفادهاى نخواهد کرد. و اى بسا کتابى که چاپ مىشود و به بازار هم مىآید و مضر است! این فایده ندارد، بلکه ضرر هم دارد. الان ما در کتابهایمان- کتابهاى بازار مطبوعات کشور- چنین کتابهایى را داریم که در دسترس مردم است؛ یعنى چاپ شده و به بازار هم آمده است؛ اما هیچ فایدهاى که ندارد، مضر هم هست. با این همه، اینها بخشى و تعداد کمى از مطبوعات است. اکثر آنچه که چاپ مىشود، مفید است؛ چه از جهات علمى، چه از جهات فرهنگى، چه از جهات دینى، چه از لحاظ معارف گوناگون اسلامى و چه از لحاظ ادبى و هنرى. مردم ما، از معارفى که در کتابهاست بىنیاز نیستند و باید کتابها را بخوانند. انس با کتاب، بسیار چیز باارزشى است.مصاحبه در پایان بازدید از پنجمین نمایشگاه بینالمللى کتاب تهران
17/02/1371باید اعتراف کنیم!
با تلخى باید اعتراف کنیم که رواج کتاب و روحیهى کتابخوانى در میان ملت عزیز ما که خود یکى از مشعلداران فرهنگ و کتاب و معرفت در طول تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسى کمتر از آن چیزى است که از چنین ملتى انتظار مىرود و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیدههاى ناگوار در کشور ما، نتیجهى فرمانروایى پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بىفرهنگ و بىسواد بر این کشور در دویست سال گذشته است.در دورانى که برخى ملتهاى دیگر به سوى دانش و پژوهش و معرفت روى آورده بودند، ملت کهن و با استعداد ما در زیر سلطهى آن انسانهاى پلید و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دورهى اخیر که حکومت دستنشانده و فاسد پهلوى همهى کارها را برابر خواست بیگانگان و دشمنان این ملت و به زیان این ملت انجام مىداد، نه تنها تلاشى براى ترویج کتاب و کتابخوانى نشد بلکه با ایجاد سرگرمىهاى ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسى در میان جوانان، این ضرورت فورى و فوتى را هرچه بیشتر، از میدان دید و توجه مردم، بیرون راندند و در یکى از بهترین دورانهایى که شرائط جهانى، دگرگونىهاى اساسى در وضع نابسامان ملت ایران را بر مىتافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و کار را به آنجا رساندند که برابر گزارشهاى همان روزگار، در شهر تهران و برخى شهرهاى دیگر، شمارهى میخانهها بیش از شمارهى کتابخانهها و کتابفروشىها و یا چند برابر آنها بود!
پیام به مناسبت آغاز هفتهى کتاب
04/10/1372به قلبم فشار میآید!
ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهاى بشرى نمىدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایى که جزو کارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگرى داشته باشد- یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یک دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایى سخنرانى کند- تا موجب شود که مطالعه کند! این چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مىداند من وقتى یادم مىآید- و این چیزى است که تقریباً هیچوقت از یادم نمىرود- که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار مىآید! از این بابت، ما چقدر داریم هر ساعت خسارت مىبینیم!؟ واقعاً این به عهدهى چه کسى است؟ در حال حاضر اینطور است که بنده یا یک نفر مثل بنده، سالى یکبار به نمایشگاه کتاب برود و یک کلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آنهم به شرطى که دست یک گزارشگر خاص نیفتد؛ اینکه نمىشود!در دیدار با اعضاى گروه اجتماعى صداى جمهورى اسلامى ایران
29/11/1370وظیفه ملی؛ واجب دینی
اکنون ملت ایران باید عقبافتادگىها را جبران کند. اینک فرصت بىنظیرى از حکومت دین و دانش بر ایران، پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلاى فکر و فرهنگ این کشور بهره جست. امروز کتابخوانى و علمآموزى نه تنها یک وظیفهى ملى، که یک واجب دینى است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند، اگرچه آنگاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانى نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعلّلناپذیر و یک وسیله براى آراستن شخصیت خویشتن، تلقى خواهد شد؛ و نه تنها جوانان، که همهى نسلها و قشرها از سر دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.پیام به مناسبت آغاز هفتهى کتاب
04/10/1372کمکاریم!
این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملى، از لحاظ ارائهى مبانى فکرى خودش، یکى از ضعیفترین و کمکارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست... اگر شما انقلابهاى بزرگ دنیا را هم در نظر بگیرید، باز هم مشخص مىشود که ما کم کار کردهایم.وقتى انقلاب اکتبر تحقق پیدا مىکند، در طول ده پانزده سال، آنقدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانى فکرى این انقلاب نوشته مىشود که در کشورهایى که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجى ندارند از کتابهاى آنها استفاده کنند! آنقدر فضاى ذهنى پرشده است که روشنفکرهاى خود کشورها مىنشینند راجع به مبانى ارزشى و فکرى آنها کتاب مىنویسند! در سه چهار دههى گذشته، چقدر ایرانیها دربارهى مبانى فکرى انقلاب شوروى، به زبان فارسى کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنى آنها اینقدر نوشتند که همهى روشنفکرهایى که به نحوى از لحاظ فکرى با آنها ارتباط پیدا مىکردند، از لحاظ فکرى اشباع مىشدند و بعد یک آدم مثلاً دست به قلم و با فکر و روشنفکرى، خودش مىجوشید و مطالبى- غیر از ترجمههاى فراوانى که از آثار آنها مىشد- مىنوشت.
سخنرانى در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلاى حوزهى علمیهى قم
07/09/1368اینها باقی میماند!
به ادبیات فرانسه نگاه کنید؛ مطمئناً بخشى از این ادبیات، مصروف به قهرمانیهاى دوران جنگ است. چهار سال جنگ بوده، که فرانسویها دو سه سال آن را دچار فشار بودند و شکست خوردند؛ اما انواع مختلف قهرمانیها را، هم در میدان جنگ، هم در مبارزات مردمى داخل پاریس، هم در روابط انسانى و نظایر آن، نشان دادند. شما ببینید که اینها در رمانهاى فرانسوى چقدر تکرار مىشود. هرچند من با شعر آنها آشنا نیستم؛ اما بعضى از رمانهاى فرانسوى را که به فارسى ترجمه شده است، خواندهام. اصلاً در بهترین رمانها و در عالیترین اثرها، نشانهى آن روزها باقى مىماند. شما ببینید دربارهى انقلاب روسیه، چقدر کتاب نوشته شده و چه حجمى از تفاخر وجود دارد و براى دیگران باقى گذاشتهاند. اینها چیزهایى نیست که تمام بشود؛ اینها باید باقى بماند.سخنرانی در دیدار با اعضاى شوراى سیاستگذارى صدا و سیما
14/12/1369غذای سالم و مقوی؛ لطفاً!
لازم است آن روى این سکهى زرین نیز مورد توجه قرار گیرد: نویسندگان و مترجمان و فراهم آورندگان کتاب؛ اینان کارى باارزش و پاداشى بزرگ، در کنار مسؤولیتى سنگین دارند. در جامعهى کتابخوان، پدیدآورندهى کتاب و عرضه کنندهى آن باید گرامى داشته شود و او نیز باید کار خود را با عنایت به تأثیر و اهمیت آن انجام دهد. غذاى فکر و روح، باید سالم و مقوى عرضه شود و آنکس که جز این عمل کند، خطا یا جنایتى بزرگتر از عرضه کنندهى مواد غذایى ناسالم یا بىمایه، مرتکب شده است.پیام به مناسبت آغاز هفتهى کتاب
04/10/1372اگر بىفرهنگ و تاریخ بودیم...
من مىبینم که متأسفانه کتاب در جامعهى ما، آن مقدار که شأن این جامعه اقتضا مىکند، رواج ندارد. اگر ما یک جامعهى بىفرهنگ و تاریخ بودیم؛ جامعهاى بودیم که گذشته و کسان فرهنگى با معرفت و برجستهاى ندارد؛ انسانهاى بااستعداد و فهیم و داراى بینش و طرز فکر بالا ندارد- مثل بعضى از جوامع گوناگونى که در گوشه و کنار دنیا هستند- بىرغبتى به کتاب قابل توجیه بود؛ اما در جامعهى ما با این همه انسانهاى فرهنگى، برجسته، والا، اساتید، مؤلفین، آشنایان با کتاب، شعرا، نویسندگان، علماى بزرگ، دانشگاهیان برجسته و عناصر فرهنگى و عالم، چرا باید انس با کتاب اینطور باشد!؟ سابقهى فرهنگى و تاریخى ما خیلى زیاد است. جامعهى ما اساساً جامعهاى پخته و بالغ شده است؛ یک جامعهى ابتدایى و بدوى نیست. مردم ما باید بیش از این با کتاب آشنا باشند.مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب
26/02/1374سبد خرید خانوار!
باید خرید کتاب، یکى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضى از وسایل تزییناتى و تجملاتى- مثل لوسترها، میزهاى گوناگون، مبلهاى مختلف و پرده و...- به کتاب اهمیت بدهند. اول کتاب را مثل نان و خوراکى و وسایل معیشتى لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد به زواید بپردازند. خلاصه، باید با کتاب انس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعهى ایرانى به هدف و آرزویى که دارد که حق او هم هست، نخواهد رسید.مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب
26/02/1374
کتابخانه را خریدیم!
ما کتابخانهى مرحوم حاج مصطفى خوانسارى را بعد از وفات ایشان خریدیم. ایشان کتابخانهى بسیار نفیسى با پنج شش هزار جلد کتاب خوب داشت که حدود هزار و اندى از کتابهایش خطى بود. من چون دیدم این کتابها از دست مىرود و ضایع مىشود، همهاش را خریدم. ایشان مثل چشمش این کتابها را حفاظت مىکرد و در زمان حیاتش آنها را به هیچکس نشان نمىداد، ولى من مىدانستم چنین کتابخانهاى دارد. ما کتابهاى خطى کتابخانهى ایشان را به آستان قدس فرستادیم و کتابهاى چاپىاش را هم به مؤسسهى آقاى مصباح در قم دادیم؛ هدیه کردیم. 15/05/1384کاغذ؛ صرفهجویی و بازیافت
من به مواردى برخورد کردم که قیمتها به نظرم زیاد و بیش از اندازهاى که امروز مقتضى است، بود. این بدین خاطر است که ما از لحاظ کاغذ مشکل داریم. باید روى بازیافت، صرفهجویى و تولید کاغذ داخلى کار شود؛ کارى کنند که در کاغذ، صرفهجویى شود. امروز با اینکه آدمى گاهى فکر مىکند که حالا دیگر دوران "أدقّوا أقلامکم، قارعوا بین سطورکم" نیست، مىبینیم نه! اتفاقاً، باز هم دوران همینهاست. باز هم باید قلمها را ریز تراشید، تا کاغذ کمتر مصرف شود و باز هم باید در باب کاغذ، صرفهجویى کرد تا به نیاز جامعه برسد. علاوه بر این، مسألهى بازیافت کاغذ و همچنین تولید کاغذ داخلى، باید إنشاءالله مورد توجه قرار گیرد. بعضى از این کارها به عهدهى دولت و بعضى به عهدهى مردم است.مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب
26/02/1374دلم سوخت!
چندسال پیش، قبل از مسؤولیت آقاى افتخار حسینى در دانشگاه تربیت مدرس، براى بازدید به آنجا رفته بودم. در آنجا به من شکایت کردند که ما براى خرید کتاب، هشتاد هزار دلار پول مىخواهیم ولى نداریم. من واقعاً تا آن ته دلم سوخت! البته هیچ امکانى هم نداشتم که به آنان بدهم؛ یعنى بودجه و پول و امکانات که در دست من نبود. آمدم با دولت، با نخستوزیر، با هرکس که مىتوانستم، صحبت کردم و بارها آن را تکرار نمودم. هنگامى که صحبت ارز و پول و بعضى از بذل و بخششها مىشد، من آن را به یاد مىآوردم و مىگفتم وقتى که اینطور نیازها وجود داشته باشد، سزاوار نیست که موارد غیر اولویتدار را بر اینها ترجیح بدهیم؛ علاوه بر اینکه حالا نیازها وسیعتر شده و بالاتر هم رفته است.دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالى و رؤساى دانشگاههاى کشور
04/10/1369اندکى بعد از کوتاهمدت!
اگر ما امروز بودجهى ارزى و یا ریالى را به کار فرهنگى متوجه مىکنیم، باید توجه نماییم که اگرچه ممکن است در کوتاهمدت، این بودجه به درد کارهاى اقتصادى و گردش امور اقتصادى کشور ما نخورد، اما در اندکى بعد از کوتاهمدت- نه اینکه در بلند مدت زیاد- عایدیاش فوراً به خود ما برمىگردد؛ مثل همین مسألهى انتشارات و کاغذ، که ما باید بتوانیم کتاب و نشریهى علمى و امثال اینها را در اختیار داشته باشیم. باید کاغذ را در اختیار دستگاههاى فرهنگى گذاشت تا بتوانند این کار مهم را انجام بدهند.دیدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى
21/09/1368جای کتاب؛ هیچ چیز!
من فکر مىکنم اگر بتوانیم فرهنگ کتابخوانى را در کشور رایج کنیم و در کنار آن، تولید کتاب را هم خوب گسترش دهیم، بخش عمدهاى از وظایف فرهنگى دولت جمهورى اسلامى، بدین وسیله انجام خواهد گرفت... کتاب، مقولهى بسیار مهمى است. من البته به کارهاى هنرى و تصویرى، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، خیلى اعتقاد دارم؛ اما کتاب، نقش و جایگاه مخصوصى دارد. جاى کتاب را هیچ چیز پر نمىکند و باید کتاب را ترویج کرد.مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللى کتاب
21/02/1372چند وظیفه بزرگ!
بىشک برخى{از میراث مکتوب اسلامی} در گوشه و کنار جهان هست که باید آن را شناخت و بدان دسترسى یافت. این یکى از وظائف بزرگ همهى کسانى است که به گونهاى با مسألهى کتاب سر و کار دارند... همگانى کردن کتاب از راه گسترش زنجیرهى کتابخانههاى عمومى در هر گوشه و کنار کشور همراه با فراهمسازى زمینهى لازم براى همگانى کردن کتابخوانى و معرفى کتابهاى خوب و پدید آوردن نوشتههاى فراوان در همهى موضوعهاى مورد نیاز و مورد علاقه، وظیفهى بزرگ دیگرى است که امید است بیش از آنچه که تاکنون شده، به گونهى پیگیرى، انجام گیرد.پیام به مناسبت گردهمایى کتاب و کتابخانه
21/06/1374تولید و احیای کتابهای خوب!
من اینطور تصور مىکنم که بایستى تولید کتابمان به مراتب از آن مقدارى که هست، بیشتر باشد؛ هم به معناى تولید کتاب- که تألیف و ترجمه و اینطور چیزهاست- هم به معناى احیاى آثار کهن و قدیمى. خیلى از کتابها هست که در قدیم چاپ شده، ولى ما الان از آنها هیچ نشانهاى نمىبینیم و در دست مردم نیست. اینها را باید احیا کنند؛ البته مواردى که خوب و مناسب است... براى اینکه اثرى ماندنى شود، باید خوب باشد.آثار خوب مىمانند، در دلها جاى مىگیرند و کهنه نمىشوند. خوب هم که مىگوییم، یعنى پاسخى به یک سؤال و یک نیاز باشد. خوب فقط معنایش این نیست که از لحاظ هنرى خوب تنظیم شده باشد و خیلى عمیق باشد. ممکن است اینطور نباشد؛ لیکن پاسخى به یک نیاز باشد؛ مهم این است.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى کتاب
05/03/1377بالاتر از اینها...
سال 56 به اتفاق جمعى از دوستان بنا بود جهانبینى اسلامی را بنویسیم. بعد با تبعید بنده و بعضى دیگر از دوستان به ایرانشهر، جمع تقریباً متلاشى شد؛ لیکن بنا گذاشتیم کار را انجام دهیم. از جملهى افراد این مجموعه، مرحوم شهید باهنر بود... سال 57 که در ایرانشهر تبعید بودم؛ یک روز مرحوم باهنر به دیدن من آمد.در دورهى تبعید، دنبالهى کارها را به ایرانشهر برده بودم تا از فراغت زمان تبعید استفاده کنم. آقاى باهنر که به دیدن من آمد، بهعنوان سوغاتى، چند جلد از این کتابهاى تعلیمات دینى- که آنوقت تازه درآمده بود- براى من آورد. در آن موقع این کتابها را شهید باهنر و شهید بهشتى(رحمةاللهعلیهما) و آقاى جلالالدین فارسى و امثال اینها مىنوشتند. در حقیقت مرحوم آقاى بهشتى برنامهریزى و عنوانبندى مىکرد و سپس مرحوم باهنر و آقاى فارسى تدوین مىکردند؛ کار عمده هم بر دوش مرحوم دکتر باهنر بود. ایشان آن کتابها را آورد و به من داد و گفت شما اینها را ببینید؛ ما سطح معارفى که داریم به بچههاى دبیرستان مىدهیم، اینهاست؛ اگر شما چیزى مىخواهید بدهید، باید بالاتر از اینها باشد. آقاى بهشتى نشسته بود و تمام محتواى ذهن خودش را که مىتوانست از مطالب اسلامى خارج کند، به زبان جوانپسند درآورده بود و در این کتاب تعلیمات دینى ریخته بود و مرحوم باهنر هم کار را ادامه داده بود؛ این سطح کمى نیست؛ این سطح خیلى بالایى است.
دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران
13/12/1370 ودیدار با علما و روحانیون استان همدان
15/04/1383کمیت بالا!
بعضى از ناشران به من مىگفتند: ما تشکر مىکنیم از اینکه مىبینیم فرهنگ کتابخوانى توسعه پیدا کرده است و مردم به کتاب تمایل بیشترى نشان مىدهند... البته اگر ما به حدى برسیم که مورد نظر من در این صحبت است، باید تعداد کتابهایى که هر بار چاپ مىشود، از دو هزار و پنج هزار و ده هزار به دویست هزار و سیصد هزار برسد؛ یعنى با چنین کمیت بالایى باید کتاب در جامعه پخش شود.مصاحبه در پایان بازدید از هفتمین نمایشگاه کتاب
20/02/1373گستره نیازها و مسؤولیت دولت
نیازها خیلى گستردهتر از آن چیزى است که انسان در وهلهى اول نگاه مىکند. شاید اگر در کشور ما فرضاً در یک موضوع هیچ کتابى وجود نداشته باشد، یا هیچ تألیف درستى نباشد، آدم حس نکند که به این کتاب نیاز هست؛ ولى وقتى که این کتاب مطرح مىشود، مىبینیم نه، ذهنها آن را مىخواهند. معنایش این است که ما به هر فرآوردهى فکر و فرهنگ انسانى نیاز داریم و بایستى آن را بدانیم.البته این حرف معنایش آن نیست که ما در زمینهى تولید و چاپ و نشر کتاب، بىمبالاتى کنیم. بىمبالاتى جایز نیست... بایستى بدانیم یک دولت، همچنان که نسبت به بسیارى از امور مردم مسؤول است- کلّکم مسؤول عن رعیته- مسؤول وضع معیشتشان، وضع اقتصادشان، وضع سیاستشان، وضع فرهنگشان، وضع تحصیلاتشان، وضع بهداشتشان؛ مسؤول وضع ذهنشان هم هست. اگر دیدیم که فرضاً در جامعهى ما کتابى هست که هنرش فقط این است که احساسات جنسى را در جوانان تحریک کند، این مضر است. این را نمىشود به عنوان اینکه یک فرآوردهى فرهنگى است، آزاد بگذاریم تا هرکه خواست، تولید و عرضه کند؛ نه، این بحث خواست نیست؛ مثل مواد مخدر است. مواد مخدر هم خیلى طالب دارد. خیلیها هستند که اگر شما مواد مخدر را به آنها دادید، استقبال مىکنند و مصرف مىکنند؛ اما بعد که معتاد شدند، شما را لعنت مىکنند! خیلیها هستند که اگر مواد مخدر را از آنها بگیرید، ممکن است با شما دست به یقه هم بشوند؛ ولى بعد که با این کار توانستند از آن بیمارى نجات پیدا کنند، شما را دعا خواهند کرد. بنابراین، خواست، یک امر مطلق نیست؛ آن خواستى که بر طبق مصلحت است، مطلوب است. تشخیص مصلحت هم به عهدهى آن کسى است که مسؤول است.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى کتاب
05/03/1377استثنا
ما نمىخواهیم به مردم بگوییم شما حتماً این کتاب را بخوانید، آن کتاب را نخوانید؛ نه. انواع سلایق، انواع فکرها، انواع ذهنها، انواع استعدادها، باید در مقابل خودشان میدان بازى داشته باشند، براى اینکه آنچه را مىخواهند، بتوانند انتخاب کنند؛ اما آن چیزى که گمراه کننده و فاسد کننده است، ما نباید اجازه بدهیم وارد میدان شود. این، وظیفهى ماست، وظیفهى دولت است، وظیفهى وزارت ارشاد است. به همین خاطر، این استثناى مطلبى است که من گفتم: ما بایستى فرآوردهى کتابى زیاد داشته باشیم.
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى کتاب
05/03/1377کتاب عملیاتی!
در باب نظریهپردازى نباید محدودیتى وجود داشته باشد. بیشتر بایستى براى نقد و ارزیابى و جدا کردن سره از ناسره همت شود؛ اما در زمینهى کار عملیاتى، باید جلو کتابهاى مضر را گرفت. ما کتاب عملیاتى داریم. کتاب عملیاتى این است که عملاً یک نفر را دچار مشکل مىکند؛ مثل همان احساسات جنسى... اینجا بحث نظریه نیست. کسى که خواند، خودش بهطور طبیعى تحت تأثیر قرار مىگیرد. جلو این را باید گرفت؛ این اصلاً چیز قابل نقدى نیست. این ملاک است؛ یعنى آن نوشتهاى که وقتى وارد بازار فرهنگ شد، مشغول عملیات مىشود و قابل این نیست که به آن جواب داده شود، مضر است و بایستى جلوش را گرفت.مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى کتاب
05/03/1377مزد بیشتر!
بهنظر من، طبقهى ناشر در هر بخشى از نشر و طبع، جزو مجموعههاى ارزشمند جامعه محسوب مىشود؛ چون تولیدکنندگان کتاب و ناشران آن، مهمترین وسیلهى انتقال فرهنگ را در اختیار مردممان مىگذارند. در اینجا نباید کسى بگوید که ناشران به دنبال کسب درآمدند. البته این حرف، حرف درستى است؛ ناشران دنبال کسب درآمدند. گاهى مؤلف و مترجم هم همین فکر را مىکنند؛ ولى این از ارزش کار آنها نمىکاهد... اگر کسى که این کار را انجام مىدهد، نیت مخلصانه داشته باشد و این کار را براى اهداف عالى و الهى بکند، ارزش و مزد او مضاعف و چند برابر مىشود.سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه کتاب در حسینیهى امام خمینى(ره)
28/02/1378جوابی نداریم!
اگر در تجویز و ارائهى دارو، بىتوجهى کنید و چیزى را در اختیار مشترى کتاب بگذارید که براى او زیانبار است، شما هم ضرر معنوى بزرگى کردهاید. در نهایت، به هیچوجه شانهى شما و شانهى ما از بار وِزر آن نوشتهاى که شما وقتى آن را مىدهید، به زیان تمام مىشود، فارغ نخواهد بود. این نکتهاى که ما بارها آن را تکرار مىکنیم، ناشى از یک منطق و ناشى از یک استدلال قوى است. اینطور نیست که به خاطر احساسات، یا به خاطر تصورات زودگذر، انسان از آنچه که در عالم نشر و طبع مىآید و زیانبار است، شکوه کند؛ نه. چون ضرر آن به قدر اهمیت کار تألیف و نشر و انتقال فرهنگ، بزرگ است.وقتى که یک اثر هنرى و یک نوشته و یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقى دارد، این قابل پاسخگویى نیست. جلو این کار فرهنگى را باید گرفت؛ این آن ممیزى واجب است؛ در جنجال علیه ممیزى و سانسور نباید هدف را گم کرد... این هیچ ربطى ندارد به اینکه ما با فکر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعى است که ما با آزادیهایى مخالفیم؛ مگر کسى شک دارد؟ ما با بعضى از آزادیها مخالفیم. ما با آزادیهاى جنسى مخالفیم؛ ما با آزادى گناه مخالفیم و این کارى است که مردم را به این طرف سوق مىدهد. همین الان در کتابهاى ما هست؛ کتابهاى منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود که با گفتن من، نام یک اثر غلطى تکرار شود، اسمش را مىگفتم. کتابى که جوانان را بهطور واضحى، با شیوههاى هنرى، به سمت گناه سوق مىدهد! این یک مسألهى فکرى نیست که ما بگوییم حالا این کتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر کنیم؛ این جواب ندارد!
سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه کتاب در حسینیهى امام خمینى(ره)
28/02/1378به اعتماد ما میآیند!
خطاست اگر کسى گمان کند، ما که نسبت به مسألهى مطبوعات و کتاب و نوشتن و نشر در جامعه حساسیت بهخرج مىدهیم، با تفکر آزاد، با فکر آزاد و با مباحثهى آزاد مخالفیم؛ نه. ما کسانى هستیم که اولین شعارهاى این مسائل را دادهایم و الحمدلله تا الآن هم دنبالش بودهایم؛ اما با آزادى گناه و آزادى ویرانگرى مخالفیم. نمىشود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد ما مىآید کتاب را از شما مىخرد و مىگوید اینها متدیّناند و در رأس کار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد کارى انجام دهد.سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه کتاب در حسینیهى امام خمینى(ره)
28/02/1378کتاب مقدس مهاجمان فرهنگی!
بىبندوبارى و فساد هم یکى از شاخههاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگتر این است که در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمىتوانى؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور کنیم.دهها سال است که نظریات پوپر در زمینههاى سیاسى و اجتماعى کهنه و منسوخ شده و دهها کتاب علیه نظریات او در اروپا نوشتهاند؛ اما در سالهاى اخیر آدمهایى پیدا شدند که با ادعاى فهم فلسفى، شروع کردند به ترویج نظریات پوپر! سالهاى متمادى است که نظریات حاکم بر مراکز اقتصادى دنیا منسوخ شده و حرفهاى جدیدى به بازار آمده است؛ اما عدهاى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بکنند، به آن نظریات کهنهى قدیمى نگاه مىکنند! اینها دو عیب دارند: یکى اینکه مقلدند، دوم اینکه از تحولات جدید بىخبرند؛ همان متن خارجى را که براى آنها تدریس کردهاند، مثل یک کتاب مقدس در سینهى خود نگه داشتهاند و امروز به جوانهاى ما مىدهند. کشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به دیگران مراجعه مىکنند!
سخنرانی در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان
17/04/1383کتاب انقلاب!
وقتى انقلاب را مثل یک کتاب باز کنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینى، معرفت سیاسى و معرفت اخلاقى. همهى اینها در ذیل کلمهى انقلاب وجود دارد. در عرصهى سیاسى، انقلاب تازهترین و جذابترین سخن را نه فقط براى ملت ایران که براى بشریت دارد. بعضى خیال مىکنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتى فراهمآمده در اردوگاه به اصطلاح لیبرال دمکراسى غرب که وارد کشور مىشود، سوغاتهاى جدید و حرفهاى تازهاى است که انقلاب آنها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیون این حرفها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولد نشد. انقلاب اسلامى و این کتاب قطور معرفتى، وقتى تدوین شد که همهى این حرفها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسم و عینیتش وجود داشت.دیدار با گروهى از اعضاى سپاه پاسداران
24/06/1381این کتاب افسانه نیست!
سرگذشت پاسدارى در کشور ما، یک واقعیت شبیه به افسانه است. اگر همین حالا قطعههاى متفرقى از زندگى پاسداران فداکار را در کتابى جمع و به زبانهاى دیگر ترجمه کنند، کسانى که در حال و هواى مسائل ایران و هشت سال جنگ تحمیلى و حوادث کردستان و... نبودهاند، چنانچه این کتاب را بخوانند، به احتمال زیاد از هر ده نفر، هشت، نُه نفر خواهند گفت که اینها افسانه و مبالغه است؛ در حالى که افسانه نیست؛ واقعیت است؛ اما این واقعیت آنقدر برتر از سطح عادى زندگى مردم مادى است که براى بشر امروز به آسانى قابل باور نیست.سخنرانى در دیدار با فرماندهان و جمعى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب
18/11/1370