روزشمار عید غدیر

روز شمار عید غدیر درمعرض دید علاقمندان قرار گرفته است تا با الهام از تاریخ نسبت به اهمیت و حقانیت غدیر بیشتر تامل نماییم.

 

25 ذیقعده سال دهم هجری قمری

۲۳ روز تا عید غدیر خم

روز ۲۵ ذیقعده سال دهم هجری قمری، سال 632 میلادی، مصادف با 4 / اسفند سال دهم هجری شمسی. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله بری سفر حج، اعلان رسمی نمودند. و اعلام شده که ین سفر، آخرین حج رسول گرامی اسلام می باشد و به دستور آن حضرت، منادیانی به اطراف مدینه رفته اند تا همگان بدانند و پیامبر رحمت را همراهی کنند.

و ینک کاروان بزرگ حج، به قافله سالاری برترین مخلوق آفرینش، به سوی مهبط وحی، حرکت می کند. به فرمان پیامبر، مردم لباس احرام برداشته اند.

اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله، صدیقه کبری و حسنین علیهم السلام همراه ین کاروان هستند. قافله عظیم حج، از مدینه خارج می شود و جمعیتی بالغ بر 70 هزار نفر پیاده و سواره، در 7 کیلومتری مدینه و 486 کیلومتری مکه، در محلی به نام " ذوالحلیفه " یا " آباد علی"، مکانی که امروز مسجد " شجره " نامیده می شود، متوقف شده، به دستور پیامبر احرام بسته و به سوی حرم امن الهی راهی می شوند تا آداب حج را بیاموزند.
 

 

26 ذیقعده سال دهم هجری قمری

۲۲ روز تا عید غدیر خم

امروز مدینه، به فراق یار مبتلا گشته و تمامی انوار مقدسه، رسول خدا صلی الله علیه و آله را همراهی می کنند. در آخرین سفر حج، که"حجة الوداع" نام گرفت، تنها یار جدا مانده از کاروان، امیرالمومنین علیه السلام است. فرستاده ی ویژه، حامل پیام رسول خدا، روانه سرزمین یمن می شود تا حضرت علی علیه السلام را که بری تعلیم دین راهی آن دیار شده، به مکه فرا بخواند.

آخرین حج نبوی، بر پیه حکم و وحی الهی شکل گرفته و به دستور قاطع خداوند مبنی بر ابلاغ حکم وصیت و امامت صورت پذیرفته است:

"یا یها الرُّسوُل بَـلـِّغ ما اُنزِلَ الیکَ مِن رَبِّک وَ اِن لـَم تـَفعَل فـَما بَلـَّغت رِسالـَتـَهُ " (مائده/ 67)

"ای پیامبر، ابلاغ کن آنچه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، که اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده ی. "

ین چه پیغامی است که اگر ابلاغ نگردد، رسالت همچنان ناقص می ماند و تلاش بیست و سه ساله پیامبر عزیز با تمام سختی ها، جنگ ها و... بی ثمر خواهد بود؟

با کاروان همراه شویم تا بدانیم.
 

 

29 ذیقعده سال دهم هجری قمری

۱۹ روز تا عید غدیر خم

کاروان، صبح روز سه شنبه به "عرج" رسید . ین قافله هنوز حضرت علی علیه السلام را همراه ندارد . یشان به امر پیامبر، بری تعلیم احکام الهی اسلام به گروهی از مسلمانان و حل اختلافی که بین اهل یمن پیش آمده، سوی آن دیار راهی شده اند و ینک با رسیدن نامه پیامبر و دستور جدید، به همراهی دوازده هزار نفر از اهل یمن به سوی مکه عازم هستند .

شانزده ماه پیش نیز که پیامبر به قصد غزوه تبوک، مدینه را ترک کردند، حضرت امیر همراه یشان نبودند. و منافقین فتنه کرده، چنین گفتند که چون هوا گرم بوده حضرت علی در جنگ شرکت ننموده است. ین سخن بری قهرمان اسلام گران آمد و به پیشگاه پیامبر خدا شتافت و لب به شکوه گشود . آنجا بود که پیامبر فرمودند :

" علی جان، تو بری من چون هارون بری موسی هستی ." (فروغ ابدیت ج 2، ص 391) .
 

 

30 ذیقعده سال دهم هجری قمری

۱۸ روز تا عید غدیر خم

کاروان عظیم پیامبر گرامی در پنجمین روز از سفر خود به "سقیا" رسید . ینک پیامبر تمامی اهل مدینه را جز آنان که به دلیلی همچون بیماری نتوانسته اند همراهیش کنند، در قافله خود به همراه دارد . ده سال پیش در آغازین روزهی ربیع الاول نخستین سال هجرت، زمانی که سراسر جزیرة العرب را دشمنانش در استیلا داشتند و یاران و پیروان یشان بسیار ناچیز می نمود، پیامبر مسیر مکه تا مدینه را، به همراه تعداد اندکی طی نمودند. اما امروز بیش از هفتاد هزار نفر تنها از مدینه در کنار حضرت ره می سپرند .

و هنوز زنده است یاد پر خاطره " لیلة المبیت "، آن شبی که علی علیه السلام در بستر پیامبر خوابید تا نقشه دشمنان، نقش بر آب گردد و با حفظ جان پیامبر، تاریخ هجرت رقم بخورد .

در همان شب بود که ردی بلند افتخار بر قامت علی علیه السلام پوشانیده شد و چنین نازل گشت :

" وَ مِن النّاس ِ مَن یشتـَری نَفسَهُ ابتِغاءَ مََرضاةِ الله وَ اللهُ رَئوُفٌ بالعِباد . " (بقره / 207)

" و از مردمان، که از جان خود در راه رضی خدا درگذرند و خداوند دوست دار چنین بندگانیست . "
 

 

اول ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۷ روز تا عید غدیر خم

در هفتمین روز از سفر پیامبر در مسیر مدینه تا مکه، کاروانیان با عبور از "جحفه" و "غدیر خم" عازم " قدید " شدند . " جحفه " در 156 کیلومتری مکه، میقات کسانی است که از مسیر شام و مصر به مکه مشرف می شوند. تقریباً در سه کیومتری ین محل به طرف مکه، غدیرخم قرار دارد که در آن روزگار، آبگیری در خود داشت و درختانی کهنسال بر آن سیه انداخته بودند .

"جحفه" که در سه راهی مسیرهی مدینه، عراق و مصر به حساب می آمد، خود یادآور خاطرات شیرینی بود. یک سال پیش یعنی در سال نهم هجرت، در همین محل بود که امیرالمومنین علی علیه السلام به ابوبکر رسیدند و ماموریت ابلاغ یات برائت را از او تحویل گرفتند . همانطور که می دانید، وقتی یات آغازین سوره برائت نازل گردید و پیامبر فرمان یافتند که آن یات را در یام حج به مشرکین ابلاغ و با آنان اتمام حجت کنند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله، ابتدا ابوبکر را به همراه چهل نفر مامور انجام فرمان ساختند. اما پس از آن جبرئیل نازل گردید و پیغام خدا را رسانید که : ین کار حتماً بید توسط خود پیامبر یا کسی که از او باشد، صورت گیرد. پس امیرالمومنین مأموریت یافت و پی در راه گذاشت .

و چنین بود که جحفه بار دیگر فضیلت بی حد، و برتری بی قیاس ابوتراب را نسبت به دیگر مسلمانان گواه آورد. و در پی آن در دهم ذی الحجه سال نهم، صدی رسی علی علیه السلام در جمره عقبی در منا طنین انداز شد که:

" بَرائـَة ٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُوله الی الذینَ عاهَدتـُم مِنَ المُشرکین. " (توبه/1)
 

 

دوم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۶ روز تا عید غدیر خم

کاروان پیامبر اکرم صلوات الله علیه به "قدیده" رسیده و در آنجا توقف می کند . حضرت علیه السلام و همراهان نیز هم ینک از نجران و یمن با کاروانی دوازده هزار نفری به سمت مکه رهسپارند .

"نجران" که منطقه مسیحی نشین در مرز یمن و حجاز است، خود حکیتی در فضیلت خاندان وحی دارد. چند ماه پیش، وقتی که هیات نمیندگی مسیحیان نجران، مُرکّب از شصت نفر از برگزیدگان ین قوم در پاسخ به ندی پیامبر اکرم که آنها را به قبول اسلام - و غیر ین صورت، پرداخت جزیه - مکلف کرده بود، وارد مدینه شدند، وقیع و گفتگوهی بسیاری بین آنها و پیامبر اسلام پیش آمد و چون سرانجام ین بحث ها به نتیجه نرسید، پیامبر آنان را به مباهله فرا خواند تا از هر یک از دو طرف، به همراه برگزیده ترین هی خود در نقطه ی خارج از مدینه به مباهله برخیزند و دعا کنند تا خداوند دروغگویان را از رحمت خویش دور سازد و بر آنان عذاب نازل نمید.

در ین باره قرآن می فرمید: " فَقـُل تَعالوا نَدعُ اَبناءَنا و اَبناء کُم وَ نِساءَ نا وَ نساء کُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهل فَنَجعَل لعنة الله علَی الکاذبین." (آل عمران/ 61)

« پس بگو بییید تا پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان و ما خویشانمان و شما خویشانتان را بخوانیم و سپس مباهله و دعا کنیم. تا خداوند دروغگویان را به لعنت و مجازات خویش گرفتار سازد.

سرانجام لحظات مباهله فرا رسید و دیدگان حیرت زده مسیحیان سیمی مطمئن و آرام پیامبر را مشاهده کردند، در حالی که کودکی در آغوش دارد و دست کودک دیگری را به دست گرفته و قدم به میدان می گذارد. بانویی در پس حضرتش حرکت می کند و در پشت سر آنها حضرت علی علیه السلام گام برمی دارد!

و چنین بود که هیات نجران از بیم هلاک شدن به جزیه تن در داد، از در صلح درآمد و علی علیه السلام در همین یه به مدال پر افتخار «نفس پیامبر» نازل گردید. در سفر به یمن ین ماموریت را نیز داشت که اولین پرداخت جزیه را تحویل بگیرد و به پیامبر تقدیم نمید.

و ینک ابوتراب، سرافراز از انجام وظیف محوله، رهسپار مکه بود و بری دیدن حبیبش رسول خدا لحظه شماری می نمود.
 

 

سوم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۵ روز تا عید غدیر خم

در نهمین روز سفر، کاروان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به "عسفان" رسید .

پیامبر خدا با عزمی راسخ به همراه قافله هفتاد هزار نفری خود همچنان به سمت مکه پیش می روند تا آخرین فرامین الهی را اجرا کنند، اجری صحیح مراسم حج و آموزش واجبات و مستحبات آن به مسلمین و همچنین اعلام امر ولیت و امامت و تعیین جانشین بعد از خود، چرا که دیگر خورشید عمر مبارکشان رو به افول است .

حضرت علی علیه السلام نیز همراه کاروان دوازده نفری از یمن به سمت مکه در راه و بی صبرانه در انتظار دیدار رسول خدا است .

اغلب محدثین و مورخین، به تواتر در کتب فریقین نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

" اول کسی که روز قیامت در حوض کوثر، بر من وارد می شود، علی است و او همان جوانمردی است که اولین مسلمان بود و پیش از هر کس اسلام آورد و نماز گزارد و اطاعت امر خدا و رسول نمود ." ( بحارالانوار)

ابوذر غفاری می گوید: از رسول خدا صلوات الله علیه شنیدم که در حق امیرالمومنین علیه السلام می فرمود :

" یا علی تو اول کسی هستی که به من یمان آوردی. تو کسی خواهی بود که در قیامت با من مصافحه می کنی. تو راستگوی بزرگواری، تو کسی هستی که بین حق و باطل فرق می گذاری و حق، همواره با توست. تو پیشوا و رهبر مومنین هستی . برادر من، وزیر من و بهترین کسی هستی که پس از من باقی خواهی ماند و تو مواعید مرا انجام می دهی." ( فروغ ابدیت، جعفر سبحانی)
 

 

چهارم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۴ روز تا عید غدیر خم

امروز کاروان پیامبر صلی الله علیه و آله به "مرالظهران" رسید و تا شب آنجا توقف نمود. سپس قافله شبانه به سوی "سیرف" حرکت کرد و به مکانی رسیدند که منزل بعد از آن مکه معظمه بود. امروز فراق مدینه از یار به دهمین روز خود رسیده است و مسجد زیبی نبوی، ده شبانه روز است که بی فروغ مانده، نه پیامبری، نه علی و نه فاطمه، حسن و حسین . فراق کدام یک را تحمل نمید ؟!
 

 

پنجم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۳ روز تا عید غدیر خم

کاروان پیامبر به نزدیکی مکه رسیده و تا رسیدن به حرم، راهی نمانده است. حضرت علی علیه السلام که بری دیدار پیامبر در تب و تاب است، خود و قافله اش را به پیامبر رسانید. دیدگان پیامبر پیش از رسیدن به مکه به دیدار برادرش روشن گردید .

پیامبر از حضرت پرسید: چگونه و با چه نیتی احرام بستی؟ امیرالمومنین پاسخ داد: چون نمی دانستم که شما چه نیتی کرده ید، من نیت نمودم که:

" اللهم اِهلالاً کاهلال نبیک "؛ خدیا نیتی بسان نیت پیامبرت.

پیامبر می فرمید: "علی جان! تکلیف تو در ین حج، همان تکلیف من است، حال به سوی سربازانت برگرد و با آنها به مکه بیا."

و ینک کعبه بی تاب از شوق حضور بهترین میهمان، در حریمش، رسیدن یشان را لحظه شماری می کند. امروز یادگار ابراهیم، میهمانی را در طوف خود خواهد دید که تا برپیی قیامت، عزیزتر از او به زیارتش نخواهد آمد. قافله و قافله سالار به حرم می رسند. صلی لبیک قطع می شود و مکه، یگانه فرزند خود را در آغوش می گیرد. رسول الله رو به سوی مسجد الحرام پیش می رود و در حالی که زبان به حمد و ثنی پروردگار و درود و صلوات بر حضرت ابراهیم گشوده است، از باب "بنی شیبه" به مسجد وارد می شود.

لحظات نیکبختی "حجرالاسود" فرا رسیده است، حبیب خدا ابتدا ین سنگ بهشتی را استلام می کند و آنگاه در گرداگرد کعبه به طواف مشغول می شود، نماز طواف در پس مقام ابراهیم ادا می گردد و سپس نوبت به سعی میان صفا و مروه می رسد، همانجا که روزی دویدن هی هاجر را به خود دیده است، هفت بار گام زدن در راه صفا و مروه، آخرین عمل از عمره تمتع است و پیامبر رو به زائران و همراهان می فرمید:

" آنان که قربانی با خود نیاورده اند از احرام خارج شوند، اما آنان که چون من قربانی با خود دارند بید تا زمان ذبح قربانی در منا، در احرام بمانند."
 

ششم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۲ روز تا عید غدیر خم

دومین روز اقامت پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه قبل از عزیمت به عرفه است. امیرالمومنین نیز به مکه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعی فارغ شده است.

گفته شده که بعد از دیدار پیامبر، حضرت نزد سربازان و همراهان خود برگشته تا آنان را بری رسیدن به مکه فرماندهی کند. آن حضرت در سفر خود به یمن مأموریت داشت تا بخشی از جزیه مسیحیان نجران را در قالب یک هزار دست لباس، از یشان تحویل گرفته، به همراه بیاورد. هنگامی که حضرت علی علیه السلام بری دیدار با پیامبر، لشکر خویش را در نزدیکی مکه مستقر کرد، به نزد پیامبر شتافت و آن لباس ها را به جانشین موقت خود سپرد. اما در بازگشت متوجه شد که لباس ها در میان سربازان تقسیم شده و آنها را به عنوان لباس احرام، بر تن کرده اند. ین عمل، علی علیه السلام را سخت گران آمد و جانشین را مورد عتاب قرار داد که چرا چنین کرده است. وی گفت: آنها اصرار کردند تا من ین لباس ها را به امانت به یشان بسپارم و پس از انجام حج باز پس گیرم .

حضرت که چنین اختیاری بری وی قائل نبود، لباس ها را از سربازان باز پس گرفت. و در مکه تحویل پیامبر داد .

عدالت و امانت علوی، همراهان حضرتش را خوش نیامد. لذا به خدمت پیامبر رفته و شکوه نمودند. پیامبر که از کردار و گفتار آنان رنجیده شده بود، یکی از یاران خود را طلبید و از او خواست که در میان قوم شکوه گر بپاخیزد و پیام حضرتش را چنین ابلاغ نمید:

"از بدگویی درباره علی - علیه السلام - دست بردارید که او در اجری دستور خداوند در دینش بی پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست ." ( فروغ ابدیت )
 

 

هفتم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۱ روز تا عید غدیر خم

مکه همچنان پذیری میهمان عزیز خویش است. میهمان در اندیشه رسالتی که بر گردن دارد . از سویی بید اعمال حج را دقیق به انجام رساند و مسلمانان را با مناسک حج آشنا کند و از سویی دیگر به بزرگترین و حساس ترین تکلیف خود در ین سفر جامعه عمل بپوشاند.

اما رسول خدا صلی الله علیه و آله را چه چیزی ین چنین در اندیشه فرو برده ؟ مگر از چه چیز بیم دارد که ین چنین از فرجام پیروان خود احساس خطر می کند؟

نیک بنگرید و در خیل پیروان یشان بگردید تا بدانید که کدام اندیشه، پیامبر را می آزارد. می دانیم که حضرتش به هنگام خروج از مدینه به قصد مکه بیش از شصت قربانی به همراه داشتند و کسانی نیز در قافله با خود قربانی به مکه آورده بودند. به فرمان پیامبر اکرم ین گروه بید بعد از انجام اعمال خود در مکه، تا ذبح قربانی در منا به حال احرام باقی می ماندند، اما تکلیف آنان نیز که با خود قربانی نیاورده بودند روشن بود. آنها بید بعد از سعی صفا و مروه از احرام خارج می شدند و بری عزیمت به عرفه دوباره احرام می بستند. ین وظیفه و تکلیف شرعی آنان بود که پیامبر به یشان ابلاغ فرموده بودند.

دریغا، هنوز بودند کج اندیشانی که علی رغم تاکید پیامبرشان، جاهلانه راه خود رفتند و در احرام ماندند. آنان لب به اعتراض گشوده، گفتند:

"روا نیست پیامبرمان در احرام باشد و ما به کارهیی مشغول شویم که با خروج از احرام بر ما حلال شده است ." گویی بیش از پیامبر خدا از دین و تکلیف خبر دارند!

به راستی ین کج اندیشان چگونه در برابر تکلیف مهم الهی سر تسلیم فرود خواهند آورد؟

آری، نگرانی پیامبر اکرم، از نافرمانی ین امت، پس از خود نیز می باشد.
 

 

هشتم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱۰ روز تا عید غدیر خم

امروز، روز" ترویه " است. ترویه به معنی ذخیره کردن آب است و چون در ین روز حجاج بید بری توقف در عرفات و بیتوته در مشعرالحرام و انجام اعمال خاص منا ، به فکر ذخیره آب باشند، به آن " یوم الترویه " گفته اند . ین نام از حج ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام به یادگار مانده است، چرا که جبرئیل به یشان توصیه نمود بری عرفات، مشعر و منا با خود آب بردارند . در ین روز کاروان پیامبر اکرم در حجة الوداع از مکه خارج شده و از راه منا به سوی عرفات رهسپار است.
 

 

نهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۹ روز تا عید غدیر خم

روز عرفه، روز خود شناسی ، روز بازخوانی - کرده ها و ناکرده ها- روزاعتراف به گناهان و روز تزید معرفت نسبت به کردگار است . امروز، روزعرفه است و آنجا که ما از آن سخن می گوییم ، صحری عرفه.

پیامبرخدا تا طلوع آفتاب در منا حضور داشته و سپس به صحری عرفات رفتند . نیک که بنگرید در محلی به نام " نـَمَره" خیمه رسول الله را خواهید دید و چون در سخنان حضرتش دقت کنید، بوی خداحافظی استشمام خواهید کرد . آفتاب عمر حبیب خدا، اندیشه غروب دارد و آخرین سفر ین سفیر الهی با ابلاغ آخرین تکالیف رسالتش سپری می شود . محمد مصطفی صلی الله علیه و آله دغدغه ی بزرگ در سینه دارد . می داند که بید در واپسین روزهی حیات ، جانشین خود را به مردم بشناساند . جبرئیل در شامگاه روز قبل، بار دیگر پیام معبودش را به او ابلاغ نموده که اگر چنین نکند گویی رسالتش را به انجام نرسانیده است .

روزها سخت و حساس در پیش است و پیام آورامین الهی بید که بری رسانیدن پیام کردگارش دل هی رمیده پیروانش را آماده سازد ، گویا همین دیشب بود که صدی حضرتش گفتار جبرئیل را بری مومنین یاد می کرد .

" اِنَّ السَعید؟، کُل السَعید ، حقُ السعید ، مَن اَحَبَّ علیاً مِن حَیاتِه و بَعدَ موتِه ."

" خوشبختی واقعی ، تمامی سعادت و نیکبختی حقیقی، بری آن کسی است که " علی" را در زندگیش و پس از مرگش دوست بدارد. » 
 

 

دهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۸ روز تا عید غدیر خم

روز قربان، روزی پر خاطره است . روزی که بوی بندگی خالص ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام را می دهد . روزی که قرنها پیش پدر و پسری ، سرافراز از امتحانی بزرگ ، مدال افتخار به سینه آویختند و عید بزرگ اضحی و یین ذبح قربانی، با یثار آنان و هدیه بهشتی جبرئیل به یادگار ماند.

پیامبراکرم و همراهان در منا قربانی کردند. پس از آن پیامبر پیروان خویش را مخاطب قرار داده و فرمود: " چند صباحی بیش ، از عمر من باقی نمانده و در فردی روزگار اگر نباشم، ین برادرم علی علیه السلام است که در مقابل متخلفین خواهد یستاد. " سپس آنان را به امانت داری توصیه کرده ، فرمود :

" من دو چیز گرانبها در میان شما به امانت می گذارم که اگر به ین دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد. کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم. " و ین گفتار پیامبر به عنوان " حدیث ثقلین" جاودانه در تاریخ اسلام باقی ماند.
 

 

یازدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۷ روز تا عید غدیر خم

ین روز، روز ستیز با شیطان است .

پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و یارانش پس از انجام اعمال در منا، شب را در همان جا بیتوته کردند و ینک به رمی جمرات سه گانه، به نشانه نفرت از شیطان مشغولند.
 

 

دوازدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۶ روز تا عید غدیر خم

امروز آخرین روز توقف در منا است و آخرین مراحل حج در حجة الوداع به پیان خواهد رسید .

پیامبر اسلام امروز یکی از تکالیف مهم خود را در ین سفر که آموزش عملی اعمال و مناسک حج ابراهیمی به مسلمین است، تمام و کمال به پیان رسانیدند و درهر مورد واجبات و مستحبات آن را بری مردم بیان فرمودند و بدین ترتیب اعمال حج به پیان رسید .

پس از پیان مراسم حج، دستور الهی بر پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نازل شد:

" نوبت تو به پیان رسیده و روزگارت کامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و میراث انبیاء را به علی بن ابیطالب بسپار که او اولین مؤمن است. من زمین را بدون عالمی که اطاعت من و ولیتم با او شناخته شود و حجت بعد از پیامبرم باشد، رها نخواهم کرد.
 

سیزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۵ روز تا عید غدیر خم

آخرین ساعات حضور پیامبر در مکه است و به زودی کاروان حجاج به قصد بازگشت به دیار خویش حرکت خواهد کرد . امروز نیز افتخاری دیگر بری حضرت علی علیه السلام به همراه دارد. آری، امروز است که جبرئیل بر پیامبر خدا نازل می گردد و از جانب پروردگار، مدال و عنوان زیبی ، " امیرالمومنین" را اختصاصاً بری علی بن ابیطالب علیه السلام به همراه می آورد . پیامبر خدا نیز دستور می دهند تا یکیک یارانشان" ابوتراب" را ملاقات کنند و یشان را با عنوان امیرالمومنین خطاب کرده ، چنین سلام نمیند:

" السلام علیک یا امیرالمومنین "

ین فرمان پیامبراکرم بعضی از صحابه را خوش نیامده و به عنوان اعتراض به یشان عرض می کنند : " یا ین عنوان، عنوانی از سوی خداوند و رسول او است؟ " حضرت رسول آزرده خاطر و غضبناک می فرمیند:" حقی است از طرف خدا و رسولش، و خداوند ین دستور را به من داده است."

به راستی ین چنین مسلمانانی در فرداهی نزدیک چگونه سر تسلیم در برابر فرمان پروردگار فرود خواهند آورد؟

و پیامبر، در اندیشه سرانجام آخرین رسالت خود یعنی تعیین جانشین است که به امر پروردگار در راه مدینه صورت خواهد گرفت.
 

 

چهاردهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۴ روز تا عید غدیر خم

در ین روز مکه با میهمان عزیز خود، پیامبر خدا بری همیشه وداع کرد. به دستور الهی، حاجیان به حرکت در آمدند و سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر بود، به همراه حضرت، سفر پنج روزه تا غدیر را آغاز نمودند . حتی پنج هزار نفر از اهل مکه و دوازده هزار نفر از اهل یمن - در جهتی مخالف مسیر دیار خود - بری درک مراسم غدیر همراه حضرت آمدند .

بر اساس فرمان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله، حاجیان در مکه باقی نماندند و همه به قصد حضور در بزرگترین همیش تاریخی اسلام عازم میعادگاه غدیر شدند.

زمان ابلاغ آخرین رسالت نبوی هر لحظه نزدیک تر می شود و پیامبراکرم همچنان در اندیشه سرانجام ین رسالت است. در ین که امیرالمومنین علیه السلام تنها فرد شیسته بری جانشینی رسول خدا است، دوست و دشمن شک ندارد، چرا که او اولین مسلمان و اولین نمازگزار در پشت سر پیامبراکرم است و در دعوت نزدیکان و انذار"عشیره اقربین" اوست که برادر، وصی و جانشین پیامبرمی شود، در" لیلة المبیت"، اوست که جان فدی نبوت می کند، در بدر اوست که کمر شرک را می شکند، اُحد سرود " لافتی الاعلی،لا سیف الا ذوالفقار" بریش می سرید، خیبر را او فاتح است و در قرآن کریم یه هیی از فضیل و مناقب او موج می زند و ین همه را رسول خدا صلی الله علیه و آله بهتر از هر کسی می داند.
 

 

پانزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۳ روز تا عید غدیر خم

کاروانیان پس از خروج از مکه به منطقه "سیرف" رسیدند و از آنجا تا " مرالظهران " آمدند. هنوز تا " غدیر خم" چند منزل دیگر باقی است.

انتخاب منطقه "غدیر" از چند جهت قابل توجه است:

اول ین که در راه بازگشت از مکه، ین محل کمی قبل از محل افتراق کاروان ها و تقاطع مسیرها است.

دوم ین که در ینده که کاروان هی حج در راه رفت و برگشت از ین مسیر عبور می کنند، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر، تجدید خاطره و بیعتی با ین زیربنی اعتقادی خود نمیند و یاد آن در دل ها احیاء گردد.

سوم ین که"غدیر" محلی بسیار مناسب بری برنامه سه روزه پیامبر و یراد خطبه بری آن جمعیت انبوه به منطقه "غدیر خم"، بیابانی باز و وسیع درمسیر سیلاب وادی" حجفه" بود. ین سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شد و پس از عبور ازغدیر به حجفه می رسید و سپس تا دریی سرخ ادامه پیدا می کرد و سیل هی سالیانه را به دریا می ریخت.

در ین مسیرآبگیرهی طبیعی به وجود آمده بود که پس از عبور سیل، آب هی باقی مانده در آنها جمع می شد و به عنوان ذخیرآبی شناخته می شدند و به آنها اصطلاحاً "غدیر" می گفتند. در مناطق مختلف، غدیرهی زیادی در مسیرسیل ها وجود داشت که با نامگذاری از یکدیگر شناخته می شدند. ین غدیرهم بری شناخته شدن ازغدیرهی دیگر، به نام "غدیر خم" نامگذاری شده بود. کنار ین آبگیر پنج درخت سرسبز و کهنسال از نوعی درخت شبیه درخت چنار، که درخت خاص صحراها است وجود داشت . ین پنج درخت، سیبانی مناسب بری مسافران خسته بودند.

در نهیت ین بیابان وسیع، به عنوان بهترین مکان بری مراسم سه روزه غدیر انتخاب گردید و جیگاه سخنرانی، زیر همان درختان در نظر گرفته شد که هم مشرف به بیابان و محل تجمع مخاطبین و هم سیبان مناسبی بری یراد خطابه بود.
 

 

شانزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۲ روز تا عید غدیر خم

قافله عظیم غدیر همچنان در حرکت است . قافله از"مرالظهران" گذشته و به آبادی بعدی یعنی "عسفان" رسیده و تا مکان غدیر و روز موعود راهی باقی نیست، روزی که خداوند مقدر داشته تا رسولش، ولیت امیرالمومنین علیه السلام را بر مردم ابلاغ کند و با مسلمانان اتمام حجت کرده، او را پس از خود مولی آنان قرار دهد، چرا که چند روزی بیشتر از عمر مبارکش نمانده و ین در حالی است که خداوند هیچگاه زمینش را بدون حجت باقی نمی گذارد و ائمه علیهم السلام هستند که بعد از پیامبراکرم هادی مردم می شوند .

مسلمانان به یاد دارند آن زمان را که یه " انما انت منذرٌ لکل قوم هاد. " ( رعد/7) نازل شد و خداوند به رسول گرامی فرمود : فقط تو بیم دهنده و بری هر گروه هدیتگر هستی .

پس حضرت محمد صلی الله علیه و آله دست مبارک را بر سینه خود نهاد و فرمود:" انا المنذر" و آنگاه دست بر سینه علی علیه السلام گذارد و فرمود:" انت الهادی و بک یهتدی المهتدون."

"من بیم دهنده هستم، و تو هدیت کننده هستی که به وسیله تو انسان ها هدیت می شوند." ( ینابیع المودة، آخر باب 26)
 

 

هفدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

۱ روز تا عید غدیر خم

کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدس پنج نور پاک، پیامبراکرم، امیرالمومنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام که ین کاروان را برافلاکیان شرف بخشیده اند، پس از گذشتن از"عسفان" به منطقه " قدید " رسیده و ینک تا "حجفه" که " غدیر خم" کنار آن واقع است، راهی نمانده است.

آنچه در غدیر بری مردم بیان شد، بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولیت اهل بیت علیهم السلام بود. همانند بسیاری از موارد که بری اتمام حجت معجزه ی از سوی پیامبر صورت می گرفت تا موجب اطمینان قلوب آن مردم و نسل هی ینده تاریخ باشد، درغدیر، خداوند در حضور پیامبر خود مستقیماً معجزه نشان داد و امضی الهی را بر خط پیان غدیر ثبت کرد.
 

 

هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری

روز عید غدیر خم

نزدیک ظهر روز دوشنبه، کاروان بزرگ پیامبر همین که به منطقه " غدیر خم " رسیدند حضرت، مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر داده، فرمودند :

" یها الناس، اجیبوا داعی الله، و انا رسول الله ."

ی مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدیم .

ین کنیه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است. لذا فرمان دادند تا منادی ندا کند:

" همه مردم متوقف شوند، آنان که پیش رفته اند برگردند، و آنان که پشت سر هستند، خود را سریع تر برسانند. " همچنین دستور دادند، کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن مکان بری برپیی جیگاه سخنرانی خالی بماند.

پس از ین دستور، همه مرکب ها متوقف شد، همه مردم پیاده شدند و بری توقف سه روزه خیمه زدند .

از طرف دیگر پیامبر چهار نفر از اصحاب خاص خود یعنی مقداد، سلمان، ابوذر و عمار را فرا خوانده و به آنان دستور دادند تا جیگاه سخنرانی را در کنار درختان کهنسال آماده سازند . آنان از روانداز شتران و سیر مرکب ها کمک گرفته، منبری بلند ساختند و روی آن را با پارچه ی پوشانند( منبر در میان جمعیت قرار داشت.)

با توجه به کثرت جمعیت،" ربیعه" را که صدی رسیی داشت، انتخاب کردند تا کلام حضرت را بری افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار کند.

مقارن ظهر، منادی حضرت رسول اکرم (ص)، ندی نماز جماعت داد، مردم مقابل منبر جمع شدند و با پیامبر نماز جماعت را اقامه نمودند. پس از نماز، پیامبراکرم از منبر غدیر بالا رفتند و سپس علی علیه السلام را فرا خواندند تا در سمت راست یشان بر فراز منبر بیستد و پیامبر نیز در حالی که دست راستش بر شانه امیرالمومنین قرار داشت، سخنرانی تاریخی خود را شروع کردند که بیش از یک ساعت به طول انجامید.

حضرت در ابتدا به حمد و ثنی الهی پرداختند و سپس تصریح کردند که: بید فرمان مهمی درباره علی بن ابیطالب ابلاغ کنم که اگر ین پیام را نرسانم رسالت الهی را انجام نداده ام :

" یا یها الرَسول، بَلـِّغ ما اُنزل الیکَ مِن رَبـِّک وَ ان لَم تـَفعَل، فَما بَلغتَ رسالته."( مائده/67)

پس از بیان جملاتی، پیامبر دست علی علیه السلام را بلند نمود و فرمودند:

" من کنت مولاه فهذا علی مولاه "

و چنین بود که " غدیر"، عید ولیت نام گرفت.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد